جستجو
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به پسرش غلامحسین عامری، ۱۳۳۹ ش
شامل احوالپرسی، رفتن به لندن تا سه روز آینده همراه با فاطمه و فریده، برگشت به کرمان تا ده مرداد، قرار تحویل گرفتن اتومبیل، و توصیه به غلامحسین در مورد گوش کردن به حرفهای مادرش
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۵ ش
شامل احوالپرسی از همسر، حرکت با احمدی به راین و بازگشت مجدد به ابارق، درخواست فرستادن حسابهای ابارق، سلام رساندن به فریده، گلناز، خبردهی از اوضاع غلامحسین و فاطمه، و درخواست از غلامعباس برای بردن اسناد جواد مکانیک به ابارق و معاینه ماشینها و تراکتورها
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۳ ش
شامل آرزوی سلامتی برای همسر، فاطمه، و فریده، ارسال سریع جواب نامه با کامیونی که برای امان الله فرستاده شده، اطلاع به خانم تیمون که ماژور تا پانزده روز دیگر به کرمان نمی آید، و ارسال خبرهای تازه کرمان و جاهای دیگر
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۳ ش
شامل احوالپرسی از همسرش، فاطمه، و فریده و ابراز دلتنگی برای خانواده، عدم احتیاج به اتومبیل و آمدن با کامیون، تصمیم به رفتن به کهنک، سلام به امان الله، عزت الله، و سیمین، و درخواست ارسال وسایل نامه نگاری
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۸ ش
شامل احوالپرسی از خانواده، ابراز دلتنگی از دوری آنان، گیرکردن در برف و باران، توقف در ابارق و بم و سپس رفتن به وکیل آباد، تصمیم بر تقسیم اراضی وکیل آباد، تصمیم به بازگشت به کرمان و بستن قرارداد آوردن تراکتور به وکیل آباد با امین زاده و سپس بازگشت به ریگان، خوب بودن هوا در بم و وکیل آباد، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، سالار، خانم همشیره، عزت الله، سیمین، فاطمه، فریده، و غلامحسین، دستور به حسین نصرالله جهت روانه کردن محمود شوفر به ابارق و آوردن خاک پشم و اشیایی که در لیست فرستاده، آمدن باران در بم و نرماشیر، و فرستادن اخبار جدید کرمان؛ همراه با پاکت
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۹ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش فاطمه، فریده، غلامحسین، و گلناز و درباره حضور در عباس آباد، حرکت از کرمان و رسیدن به ابارق، وجود برف تا نی بید، کمی باران در ابارق و بم و خوبی باران در ریگان، ارسال نامه توسط آقای دبیری، سلام رساندن به مسیو تیمو و میرزا محمد خان، فرستادن اسبابهای ارسالی تراکتور پس از رسیدن از تهران به کرمان به محمود عرب در بم، سلام رساندن به حضرت علیه خانم و برادرش، تبریک قدم نورسیده، پرس و جو از احوال عزتالله خان، درخواست خبردهی در خصوص مهمانهای استاندار کرمان و تاریخ حرکتشان به بم توسط احمدخان عامری رئیس تلگراف خانه، و فرستادن پول به آقا میرزا محمد خان توسط شکرالله...
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۹ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش گلناز و غلامحسین، درخواست ارسال نامههای فاطمه و فریده در صورت وصول، تذکر به محمد شوفر که برای تعمیر تراکتور آمده به بازگشت سریع به ابارق، آمدن ماشاالله شوفر با تراکتور به ابارق، ارسال نامهها و روزنامه به ابارق، ابلاغ به اصغر باغبان برای ارسال بیست من آرد نگاری به ابارق، سلام رساندن به حضرت علیه والده، ارسال اخبار تازه کرمان، و ارسال قبض برات همراه با محمد شوفر
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۰ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش غلامحسین و گلناز، رسیدن نامه نوشته شده در ابارق به لندن، خوب بودن حال فاطمه و فریده، گردش با دخترانش در پاریس و همراه با عباسخان و اورانوس در لیدو، دادن آزمایش در پاریس، تصمیم به رفتن به ویشی در سفر بعدی همراه با همسرش، بازگشت هفته آینده به لندن و سپس رفتن به سوئیس یا اتریش و ایتالیا با فاطمه، حرکت به تهران و ماندن ده روزه در آنجا برای خرید تراکتور و موتور آب جهت نگار، درخواست از همسرش برای آمدن به تهران، سلام رساندن به میرزامحمدخان و غلامعباس، و درخواست خبر دادن از امور ملکی کرمان؛ در ادامه چند جمله برای گلناز نوشته و از وی احوالپرسی کرده است.
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۵ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش فریده، فاطمه، و غلامحسین، ماندن ده روزه در بم، هوای خوب، درخواست ارسال روزنامهها و نامههایش با یک شوفر مطمئن یا پست، نظارت آذر به کار بنایی، کاشت شمشاد توسط حسین نصرالله و یونس، ارسال چهار من بذر علف جهت زراعت، نبود مرکبات در بم، ارسال کاهو و سبزیجات، نداشتن خبر از امان الله و عزت الله، و سلام رساندن به حضرت علیه خانم
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۴ ش
شامل احوالپرسی و ابراز پشیمانی که تنها آمده و دوست داشته خانواده هم با او می آمدند، سلام رساندن به فاطمه و فریده، حضرت علیه خانم، همشیره، دایی جان، سلیمان خان، و عزت الله، درخواست ارسال اخبار کرمان و تهران و همچنین اخبار کابینه جدید و مجله و روزنامه، فرستادن مرکبات برای خانواده، بی خبری از آمدن غلامعباس به نگار، ارسال ذغال توسط حسین نصرالله، ارسال گونی ذغال از سوی فروغ نصرت و سلیمان خان، و بی خبری از حضور امان الله در کرمان؛ همراه با پاکت